محمدرضا تاجیک در گفت و گو با روزنامه "آرمان امروز" اظهار داشت:
در شرايط كنوني اغلب اصلاحطلبان روي آقاي روحاني متمركز شدهاند و تلاش ميكنند از ايشان در انتخابات رياستجمهوري حمايت كنند. با اين وجود بنده در شرايط كنوني تمركز بر يك گزينه را عقلايي نميدانم. به نظر من ممكن است شرايطي در انتخابات به وجود بيايد كه اصلاحطلبان نتوانند مانند سال۹۲ با كارت آقاي روحاني بازي كنند. به همين دليل اصلاحطلبان در انتخابات رياستجمهوري سال۹۶ بايد كارتهاي مختلفي براي بازي در اختيار داشته باشند. البته منظور من اين نيست كه با اين كارتها در هر شرايطي بازي شود. اصلاحطلبان بايد زماني از كارتهاي ديگر خود استفاده كنند كه امكان بازي كردن با كارت اصلي وجود نداشته باشد. بدون شك آستانه تحليلي انتخابات۹۶ در لايهها و سطوح مختلف با انتخابات۹۲ متفاوت است. شرايط ذهني و رواني مردم و اصلاحطلبان از انتخابات۹۲ تاكنون دچار تغييرات جدي شده است. آمار و ارقام نيز نشان ميدهد در انتخابات رياستجمهوري سال۹۶ نميتوان به راحتي از پيروزي يك گزينه انتخاباتي سخن گفت.
از سوي ديگر اين احتمال وجود دارد كه اصولگرايان در مرحله اول انتخابات با چند گزينه در انتخابات حضور پيدا كنند تا آراي انتخاباتي شكسته شود و سپس در مرحله دوم روي يك گزينه خاص اجماع كنند. به همين دليل اصلاحطلبان نبايد از هماكنون گمان كنند كه فقدان گزينه راي آور در جريان اصولگرايي به معناي پيروزي زودرس گزينه اصلاحطلبان است. به نظر من اصولگرايان با كارتهاي متعدد خود در انتخابات بازي خواهند كرد و براي هر شرايطي از استراتژي خاص همان شرايط استفاده ميكنند. به همين دليل اصلاحطلبان نيز بايد براي هر شرايطي آمادگي داشته باشند و با كارتهاي متعدد در انتخابات شركت كنند. البته منظور من اين نيست كه اصلاحطلبان از كارتهاي خود براي رقابت با آقاي روحاني استفاده كنند. در شرايط كنوني برخي از اصلاحطلبان دچار نوعي «خود كم بيني» شدهاند و احساس ميكنند بايد در زير سايه ديگران در فضاي سياسي زيست كنند. اين افراد گمان ميكنند براي ادامه حيات خود بايد با كارت ديگران بازي كنند.
اين در حالي است كه من چنين باوري ندارم و معتقدم جريان اصلاحات از استعداد شگرف و بزرگي براي بازي كردن در قاعده هرم جامعه برخوردار است. جريان اصلاحات پتانسيل بزرگي براي بازي كردن در «ميكروفيزيك» و «ميكرو پلیتيك» جامعه دارد و ضرورتا حضور خود را در «ماكرو فيزيك» و «ماكرو پلیتيك» جامعه خلاصه نميكند. جريان اصلاحات نبايد سرنوشت خود را به حيات كساني گره بزند كه در سياست اجرايي به ويژه در زمينه مسائل داخلي موفقيت چنداني نداشته و در مسائل خارجي نيز با مشكل اجرايي شدن برنامههاي خود مواجه شدهاند. به همين دليل اصلاحطلبان نبايد وارد بازيای شوند كه از فوايدش كمترين بهره را ببرند و از مضرات آن بيشترين سهم نصيب آنها شود.
عقل سياسي حكم ميكند اصلاحطلبان وارد بازي شوند كه سودش بيشتر از زيانش باشد. اين در حالي است كه اصلاحطلبان در حال وارد شدن در بازي هستند كه ضررش بيشتر از سود آن است. اين اتفاق در چهار سال اول دولت آقاي روحاني براي اصلاحطلبان رخ داده است. به نظر من اين اتفاق در چهار سال دوم به دليل اينكه دولت نيازي به پشتوانه اصلاحطلبي خود ندارد ممكن است به صورت عميقتر و جديتر ي براي اصلاحطلبان رخ بدهد. البته سخن من به معناي «عبور از روحاني» نيست. منظور من اين است كه ما نبايد هزينه توقف در روحاني را با عبور از گفتمان اصلاحطلبي تامين كنيم. سرمايه تاريخي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي اصلاحطلبان به راحتي و «يك شبه» به دست نيامده كه ما آن را به راحتي و «يكشبه» از دست بدهيم. جريان اصلاحات نبايد در پاي قدرت ذبح شود. به نظر من انتخابات رياستجمهوري بايد در ذيل گفتمان اصلاحات قرار بگيرد و نه اينكه جريان اصلاحات در ذيل انتخابات رياستجمهوري قرار داشته باشد.
متن کامل گفت و گو را اینجا بخوانید